آرتین جونآرتین جون، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

گل پسری

مهمان شمالی و ساوه ای

1393/9/1 15:13
نویسنده : انسیه
90 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مامان،جیگر مامان که الان خوابی انگار کسی خونه نیست و خونه سوت و کوره دلمون کلی میگیره،ماشالله که بیداری حسابی جبران میکنی و مشغول بازی میشی بوووووس،مامانی پنج شنبه بیست و نهم آبان ماه حدود ساعت چهار بعدازظهر انسیه خانم شمالی تماس گرفت و گفت امشب به همراه دختر و دامادش از ساوه میان خونه ما ،من هم سریع کارهام جمع و جور کردم تا غذاهارا آماده کنم بابایی رفته بود میوه و نوشیدنی بخره ،شما هم یهو طوری اشک میریختی که من هم پا به پات اشک میریختم خوابت میومد شیر بهت میدادم نمیخوابیدی دوست داشتی قنداقت کنم برات لالایی بخونم رو پاهام بخوابی ،متاسفانه وقتش نداشتم باید غذا آماده میکرم ،یه کم بغلت میکردم و یه دستی کارهام میرسیدم یه کم بادبابایی بازی میکردی خداروشکر بالاخره غذاهارو آماده کردم و گذاشتم رو شعله کم تا جا بیفته،بعد نماز مغرب و عشا خوندم ،شما دوباره بیقرار شدی رفتیم تو اتاقت خوابت کردم،مهمون ها وقتی تشریف آوردند شما خواب بودی،پسر فخری خانم پنج سالسش بود و دخترش سیزده ماهه ماشاالله دلنشین بودند،بابایی اسباب بازی شما رو بهشون داد که بازی کنند وقتی شما بیدار شدی لحظه اول اسباب بازی خودت شناختی و چهره ات طوری بود که انگار خیلی ناراحتی ،ظاهرا حس مالکیت داری تجربه میکنی و شاید پیش خودت فکر کردی در غیابت ما اسباب بازی کلا دادیم مال اونها باشه،خلاصه من و بابایی خیلی از وجودشون خوشحال بودیم اونها دوست قدیم بابا اینه هستند منم از اینکه همشهری من بودند خیلی خوشحال بودیم از اینکه آقا محمود هم تشریف آورده بود خیلی حس خوبی داشتم حس میکردم بابام اومده شاید بخاطر اینکه هم سن و سال بابام هستش،بنده خداها خودشون خیلی موذب  بودند میگفتند با بچه افتادی به زحمت،فخری خانم موقع شستن ظرف ها خیلی کمکم کرد حتی برام خشک و دسته بندی کرد اصلا توقع نداشتم کمک کنه چون خودش دو تا بچه کوچولو داره و خودش خسته بود ،آخه نگهداشتن دو تا بچه کوچیک کلی انرژی از آدم میگیره،شما هم با بچه ها مشغول بازی شدی حدودا تا ساعت یک نیمه شب همگی لحظات خوبی سپری کردیم،لطف کردند دو پاکت هدیه به ما دادند که هر کدام مبلغ پنجاه هزار تومان بود،ان شالله تو شادی هاشون جبران کنیم ،بعدش شما رو خواب کردم منم تا کار هام انجام بدم بخوابم ساعت سه شده بود ،خدارو شکر که شب خوبی رو سپری کردیم،ان شالله همیشه برامون به خیر خوشی باشه گلم 

پسندها (3)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل پسری می باشد