هفت ماهگی ناز پسری

مامانی ماه هفتم شما همزمان با ماه مبارک رمضان سپری شد،عشقم از خدا میخوام به برکت این ماه خداوند وجودت را سرشار از ایمان و تقوی قرار بده و در جهت صراط المستقیم قدم برداری و آینده روشن و موفق در پیش رو داشته باشی...ان شاالله....عشق مامان این ماه خیلی شیرین شدی و حس میکنم اتفاقات روزمره زندگی را داری لمس میکنی،به لطف خدا این ماه بدون کمک میشینی،تک کلمات ،بعضی حروف ادا میکنی و برامون کلی دلبری میکنی،هر روز دوست داری با اسباب بازی جدید بازی کنی نه تکراری،از حلقه رنگ ها اول رنگ نارنجی انتخاب میکنی،عزیز دلم برات تاپ ،سرسره،کلی توپ کوچک و بزرگ خریدیم که تو خونه حسابی بازی کنی،عمه مهناز برات یه توپ خریده بود که روش عکس نی نی داشت شب که دور هم بودیم عکس العمل نشون ندادی ،اومدیم خونه موقع خواب گذاشتم کنارت صبح که از خواب پاشدی داشتی با توپ بازی میکردی مت‌وجه عکس نی نی شدی هی بهش نگاه میکردی و بهش لبخند میزدی،مامان فدای مهربونیت بشه گلم خودت که نی نی هستی،پنج شنبه که عمه اینها افطار خونه ما بودند عمه مهناز برات یه کامیون خرید ..مررررررسی،آرتین جون وقتی میریم بیرون کلی ذوق میکنی مخصوصا وقتی سوار ماشین بشیم خودت هل میدی به سمت بابا که فرمون بگیری و آواز بخونی،بابایی به عشق لذت بردنت از بیرون برنامه سفر به شمال و رفتن خونه مادرجون تو تعطیلات مهیا کرده بود خیلی خوش گذشت از پنج شنبه ظهر رفتیم و یک شنبه صبح برگشتیم مادرجون ،دایی جون و خاله ها در کنارت کلی لذت بردن