آرتین جونآرتین جون، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

گل پسری

پنجمین سالگرد عقد مامان و بابا

1395/3/14 1:21
نویسنده : انسیه
51 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مرد کوچک هزار ماشاالله این روزها بزرگ شدی و اینو دلیل قرار دادم برای شما که دیگه پوشک نپوشی و از پوشک خداحافظی کنی .جای شکر هستش که تقریبا طی دو هفته یاد گرفتی و هر وقت دستشویی داری میگی.مامانی بریم رو اصل مطلب دیشب پنجمین سالگرد ازدواج من و بابایی بود روز سه شنبه که از مهد برمیگشتیم من و شما بعد کلی گشتن یه شلوار آبی خیلی خوشرنگ برای بابایی هدیه خریدیم که خداروشکر بابایی خیلی خوشش اومد و سایزش هم بود.منم هدیه وجه نقد دریافت کردم که اگه خدا بخواد باهاش یه تیکه طلا یادگاری از چنین شب بزرگ بخرم.قرار شده بود که شام بریم قم منم وسایل سفر آماده کرده بودم .بابایی که از سر کار برگشت تصمیم مون عوض شد قرار شد بریم پارک ارم که تا بحال نرفته بودیم .مامانی هواش فوق العاده خوب بود موقع ورود هم برای شما ماشین تاکسی کودک کرایه کرده بودیم و شما کلی لذت برده بودی از حیوانات خییلی خوشت اومده بود مخصوصا کانگرو که این طرف و اونطرف میدویید میگفتی داره میرقصه.خداروشکر از هیچ یک از حیوانات نترسیدی انقدر به من خووووش گذشت که روزهای دوره خواستگاری برام تداعی شده بود منو کلا به اون حال و هوا برده بود حدود ساعت نه و نیم به سمت بازارچه سنتی ستار خان رفتیم برای شما دو تا شورت خوشگل به انتخاب خودت خریدیم شب قبل هم بابایی سه دست تیشرت و شلوارک برای شما هدیه خریده بود خلاصه بعدش رفتیم کباب ترکئ با گوشت بره خوردیم عاااااالی بود.واقعا شب خییییلی خوبی سه تایی با هم گذروندیم الهی همه بابا و مامان ها کنار اونها من وبابایی در کنار شما میوه دلمون به پای هم پیر بشیم و همیشه چنین مناسبت ها دلامون خووووش تن هامون سالم با عزت و احترام کنار هم جشن بگیریم ....ان شاالله

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل پسری می باشد